ماه ذیالحجه بسیار ماه مهمی است. و نهتنها این دهه، بلکه بیست روز دیگر هم مهم است. مناسبتهایی که در ماه ذیالحجه است، بسیار مناسبتهای مهمی است. این ایام، ایام مبارکهاى است و توجه خاص و عنایت خاصى نسبت به این ایام هست که آن را از سایر ایام متمایز مىکند. فضای این ماه، مخصوصاً ده روز اول آن، عجیب فضای توحیدی است! یعنی حالوهوای این چند روز، همینطور توحیدی است و اشتداد پیدا میکند تا اینکه اختتام و نهایت شدتِ آن به روز دهم میرسد که روز عید قربان است.
دهۀ اول شهر ذیالحجة الحرام، از معدود ایامى است که بنا بر فرمایش بزرگان، اهل معرفت براى آن از قبل انتظار مىکشیدند. حالاتى که براى بزرگان در این دهۀ ذیالحجه اتفاق مىافتد بسیار حالات غریبى است. قدر این دهۀ ذیالحجه را خیلى بدانیم [چون] فتح بابی که براى بسیارى از بزرگان شده، در این دهه شده است؛ به همین جهت در اربعین حضرت موسى علیهالسّلام هم این مسئله به چشم مىخورد.1
حالات توحیدی حضرت موسی در دهۀ اول ذیالحجه
در آیۀ قرآن نسبت به این مسئله اشاره شده که مىفرماید: ﴿وَوَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيۡلَةٗ﴾2؛ «ما با حضرت موسى، سى روز را براى مناجات و حالت خاص در کوه طور وعده قرار دادیم.» آن ایامى که نسبت به آن در روایات داریم که حضرت موسى نه چیزى خورد، نه آشامید و نه لحظهاى او را خواب درربود.3 و این همان حالت جَذْبه است که براى سالک پیدا مىشود و در آن حال گرچه به امور عادى و ظاهرى مىپردازد، ولى کشش روحى و انجذاب نفسى، دیگر مجالى براى پرداختن به جسم براى او نمىگذارد.
این حال ممکن است براى خیلى از سالکان پیدا شود؛ البته موقت است و ممکن است در یک روز پیدا شود، ممکن است در یک هفته پیدا شود، و ممکن است در یک ساعت. براى بعضى از افراد این مسئله در طول شب پیدا مىشود و گاهى از اوقات ممکن است بهحدى اشتداد پیدا کند که توان را ببرَد و بر نفس غلبه کند. این مسئله، به حضرت موسى علیهالسّلام مربوط بوده که خداوند آنطور حالت جذبه براى آن حضرت بهوجود آورد که در تمام این مدت، این جسم احساس خواب و گرسنگى و تشنگى نکرد! و هیچ بعید نیست و اشکالى هم ندارد.