مقاله پیش رو منتخبی است از فرمایشات حضرت علامه آیت اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
و فرزند مکرم ایشان حضرت آیت اللَه حاج سید محمد محسن طهرانی در ارتباط با اهمیت مساله حج و فلسفه آن و وظیفه حاکم اسلامی در ارتباط با این فریضه مهم و لزوم توجه به باطن اعمال و مناسک حج.
موضوعات این مقاله به شرح ذیل می باشد:
١. توصيف امير المومنين عليه السلام از حج و خانه خدا
٢. تارك حج يا بر دين يهوديّت مبعوث خواهد شد يا نصرانيّت
٣. داستان شگفتآوري درباره عدم اسلام كسي كه حجّ واجب خود را عمداً انجام نداده است
٤. طبق بعضى از روايات، حج براى افراد متمكن در هر سال مستحب مؤكَّد است
٥. لزوم به حج بردن فرزندان در هنگام بلوغ
٦. يكى از وظايف حاكم اسلام ايجاد تسهيلات جهت شركت مسلمين در مراسم حج است
٧. علّت وجوب حج يكبار، بر اساس رعايت توان كمترين افراد از مكلفين است
٨. امام مجتبى عليه السّلام بيست و پنج بار مشرف به حج شدهاند كه اكثر آنها پياده بوده است
٩. يكى از توصيههاى اميرالمؤمنين عليه السّلام در آخرين لحظات حيات، خالى نگذاردن بيت اللَه بود
١٠. سفارش اميرالمؤمنين عليه السّلام به حج در آن شرائط خاص، جدا نمودن مسأله حج از مسأله طواغيت و حكام جور است
١١. حضور قلب و اخلاص نيت و توجه در حج موجب نزول انوار پروردگار بر قلب حاجى مىشود
١٢. ملاقات مرحوم حداد با آیت اللَه زنجانی فهری در مسجد الخیف
١٣. التزام به طاعات و تجنّب از معاصى بدون توجّه به خدا، مجوسيّت محضه است
١٤. احتیاطهایی که مستلزم توجه به نفس عمل و غفلت از خداست غلط می باشد
١٥. بيان كنندگان مسائل شرعى در حج با ايراد شبهات ، حجاج را در دلهره و تشويش قرار مىدهند
١٦. مورد ديگرى را كه مىتوان در اعمال حجّ بر شمرد مسأله طواف به دور خانه خداست.
١٧. امام رضا عليه السّلام هنگام طواف دستها را بلند نموده دعا مىكردند
١٨. تفسير نادرست از قرار دادن كعبه در حين طواف در سمت چپ
اهمیت مساله حج و فلسفه آن
توصيف امير المومنين عليه السلام از حج و خانه خدا
أميرالمؤمنين عليه السّلام در «نهج البلاغه» درباره فريضه حجّ و علّت و فلسفه شرعى و فقهى آن چنين مىفرمايد:
فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِى جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ؛ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ، و يَأْلَهُونَ إلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ. جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ إذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ. وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعًا أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ، وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ، وَ وَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَآئِهِ، وَ تَشَبَّهُوا بِمَلَئِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ، يُحْرِزُنَ الْأَرْبَاحَ فِى مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ، وَ يَتَبَادَرُونَ عِنْدَ مَوْعِدِ مَغْفِرَتِهِ. جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإسْلَامِ عَلَمًا، وَ الْعَآئِذِينَ حَرَمًا. فَرَضَ حَجَّهُ وَ أَوْجَبَ حَقَّه، وَ كَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ؛ فَقَالَ سُبْحَانَهُ:
﴿وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَه غَنِىٌّ عَنِ الْعلَمِينَ﴾ 1و2
« خداى متعال حجّ بيت خودش را بر شما واجب فرمود؛ خانهاى كه او را قبله خلائق قرار داد، تا همانند دستجات و تودههاى متراكم احشام به سمت او روى آورند و همانند كبوتران كه به سوى لانههاى خود روى مىآورند اين مكان را محلّ عبادت و پرستش خود قرار دهند. خداى متعال اين خانه را نشانه تواضع بندگانش در قبال مقام عظمت و كبريائيتش، و اقرار به عزّت و وحدانيّت در وجود و آثار وجود و جلوات وجود قرار داده است.
از ميان مردم شنوندگانى را برگزيد كه دعوت او را لبّيك گفته اجابت نمايند، و گفتار او را راست پنداشته تصديق بنمايند، و در جايگاه انبياء و پيامبران او مسكن گزينند، و خود را به مثال و شمائل ملائكهاى كه گرداگرد عرش پروردگار در گردش و طوافاند در آورند، تا در سراى تجارت و بازار معاملات به رستگارى ابدى و انتفاع از بركات و آثار عبوديّت نائل آيند و به ميعاد غفران و بخشش الهى از يكديگر سبقت بجويند.
خداى سبحان خانه خود را پرچم برافراشته و سرفراز اسلام قرار داد، و براى روى آورندگان و ملتجئين به آن مكان، حرم امن خود مقرّر فرمود. پس حجّ را واجب نموده و حقّ او را الزام فرمود؛ پس بر شما حتم نمود كه بار خود را در آنجا فرود آوريد و آن مكان را محلّ ورود و نزول خود قرار دهيد. چنانچه در قرآن كريم مىفرمايد: (خداى متعال حجّ خانه خود را بر مردم واجب نمود؛ كسانيكه بتوانند در صورت استطاعت به آن ديار حركت نمايند. و كسانيكه از اين حكم محتوم الهى تمرّد ورزند و كفران حقوق الهى را بنمايند، پس خداوند بتحقيق از مردم بىنياز خواهد بود.»